امروز ماجرایی و ازدوستم شنیدم که از خنده روده بر شدم امیدوارم بتونم خوب براتون بنویسم چون واقعاً وقتی تعریف کرد من از شدت خنده دلدرد گرفتم!
قضیه از این قرار بود که یک از دوستای این دوستم از دارو خانه که بیرون میاد چشمش به 4 تا دختر دانشجو میخوره این بابا هم از همه جا بی خبر هوس میکنه یه متلک به این دخترا بگه! از بخت بدش همین که متلک و میگه در کمال ناباوری 4 تا دختر چنان به سرش میریزن و کتکش میزنن که طرف برای اینکه خودش و نجات بده میپره داخل جوی آب و برای کتک نخوردن خودش و به غشی میزنه!!! (البته با حالت وصورت دوستم واقعاً مسخره بود) خلاصه بچه ها مواظب متلک گفتن خودتون هم باشین دختر های این زمونه خیلی فرق کردند با اون موقع ها
نظرات شما عزیزان: